سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستارگان دوکوهه

اینجا دفتریست از خاطرات بی قراریم. یک پلاک و یک سربند دارم. حسرت بی سنگریست دفتر دلداده گیم

کوچه خاطراتم...

    نظر

پروانه ها و پرستوها یکا یک پر کشیدن و ما پرواز نیاموختیم..

در نقش خیال خودم از یاران کشیدم.

درد هجر را استادانه کشیدم..

اما از عشق دست نکشیدم..

آنها راهشان را جدا کردند و ما به کوچه ای بن بست رسیدیم..

پای خود را در بند دنیا کردیم...

چشمانمان خشکید..

یاران رفتند تا زندگی را شروع کنند

و ما ماندیم تا زندگی را ادامه دهیم.

ای دل ای دل غمدیده من با غم یاران چه کنم؟

.باری اینجا کوچه عشاق بود .

کوچه خاطرات .

کوچه ای که انتهای آن بن بست نبود

 بلکه محل پرواز مهاجرین بود ..

اینجا کوچه خاطرات عشاق بود عشاقی از جنس نیاز و از جنس پاک ..