سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستارگان دوکوهه

اینجا دفتریست از خاطرات بی قراریم. یک پلاک و یک سربند دارم. حسرت بی سنگریست دفتر دلداده گیم

کاروان منتظر...

زمان 12 خرداد 91 مکان شهر مقدس قم .

از صبح زود امورات دنیوی ما رو مشغول به خود کرده بود .

تا پاسی از شب در قم و جمکران ماندیم و توفیق استقبال از فرزندان روح الله رو نداشتیم.

دیروز شمیم عطر شهدای گمنام در قم پیچده بود و مشام هر انسان آزاده ای رو نواز میداد .

دیروز شهر مقدس قم با حضور شهدای گمنام متفاوت تر از رورزهای گذشته بود .

خدایا توفیق زیارت شهدا از بنده سلب شده بود ..

زمان 13 خرداد 91 ساعت 1 بامداد حرکت از قم بسمت تهران .

خسته و وامانده از سفر در راه بازگشت ..

مثل یک رویا بود انگار در خواب کاروان شهدا رو دیدم که در کنار اتوبان صف کشیده و منتظر بودند .

خودروهای عبوری یکی پس از دیگری توقف کرده و افراد درون خودروها خود رو به تریلرهای حامل اجساد مطهر شهدا میرساندند .

با تنی خسته و قلبی رنجور خود رو به اجساد مطهر شهدای گمنام رساندم .

چه حسی دس داد

چه حالی پیدا شد .

شهدا باز هم ما رو شرمنده کرده بودند .

بقول عزیزی شهدا صبر کرده بودند نا ما بهشون برسیم..

پ ن توقف کاروان شهدا بعد از عوارضی قم به تهران .