ستارگان دوکوهه

  خدای من...الهی...مهربانم..

خدای من،...

عمرم را در اختیار چنگال وسوسه قرار دادم و ندانسته به دام شیطان رانده شده ات افتادم..

خدایا...

.اکنون که با زاری و پشیمانی به سویت آمده ام .اکنون که امید به مغفرت و بخشش تو دارم دستم بگیر و مرا از هوا و هوس نجات ده..

الهی...

به این چشمان آلوده ام که همچون کویری خشک ترک برداشته قوتی بده تا از پشیمانی نمناک شود و بسوی تو باز آید..

.مهربانم...

دستهای گداییم را در آسمان لایتناهیت پهن میکنم تا بارش رحمت و جود و کرمت همچو باران بر کویر دستهایم ببارد.

خدای من...

به خون شهدای در راهت چنان کن که چشمه جوشان اشکهای من در بیابانهای کربلایت  نمود پیدا کند .

.معبودا...

دل بهانه کربلا و شهادت را گرفته .تو خود میدانی که این بنده گنهکارت آرزویی جز این ندارد.

.خدای من خدای من ..

.دل لرزید...

دل توبه کرد...

.چشم نمناک شد...

چشم براه بذل و بخشش تو باز شده ...

.خدای من...

اگر واسطه ای برای پشیمانی و توبه بندگانت قرار دادی ..

.ما را به واسطه خون حسین(ع) ببخش و بیامرز و ما را به آرزوی دیرنه خود برسان..

محمد جواد نوشت :خدای من اول کربلا بعد شهادت...