شب شکنان عاشق...
ای نخلهای بی سر
ای اروند
ای نیزارهای جبهه
ای خاک سرخ
ای مجنون
سکوت را بشکن
وقت وقت فریاد است
پرده بردارید از رازهای درون
ای خاک سرخ
ای گلگون شده به لاله های معطر
بگو که چگونه پرندگان عاشق از دامن تو پرواز کردند
ای اروند ساحل زیبایت سکوی پرواز قرب به خداست
ای نیزارها بگویید از کربلاییان
به سخن آیید ای سرهای از تن جدا
ای خاک سرخ سر بروی تو میگذارم شاید جای پای شهیدی باشد
ذره ذره تو، ندای ارجعی الی ربک میدهد
ای نخلهای بی سر
اینک سینه اسرارتان را بگشایید
لحظه وداع سرها با بدنها را چگونه دیدید
ای نخلها از شبهای تنهایی مردان خدا بگویید
از شب شکنان عاشق بگویید.