بگذارید بنویسم...
وصیت شهید یعنی پیام..
یعنی پیام خون.
.پیام شهادت.
.پیام رشادت..
پیام شهادت..
پیام صداقت.
.پیامی که پیام آور آن پیک نیست.
.بلکه برعکس دیگر پیامها با خون متجلی و فرستاده شده است.
.شاید گفتارها در مرور زمان و نوشته ها بر اثر بی توجهی از بین بروند..
اما پیامی که حاملش خون باشد.آن خونی که هرگز خشک نمی شود..
آن خونی که هرگز گرمای خود را بر اثر تغییر از دست نمی دهد.
.محال است از بین برود ..
محال..
محال است به فراموشی سپرده شود ..
محال.
.امشب خواستم قلمی زده و چیزی بنویسم.
ناخودآگاه قلم سرخرنگ شد.
.بگذارید از شهدا و شهادت بگویم..
شاید امشب درد دل بگویم..
امشب باز هم فرصتی بدست آمد.
.بگذارید از آنها و بخاطر دلم بنویسم.
بگذارید از ذره ذره وجودم بنویسم.
.بگذارید امشب از پل بنویسم.
.بگذارید از رابطه پل و خون بنویسم.
باید از پل گذشت تا خون داد
.پلی که معبر آن را شهدا باز کرده اند..
بگذارید بنویسم.
بنویسم
بنویسم..
محمد جواد: میشود آقا هم ....................