• وبلاگ : ستارگان دوکوهه
  • يادداشت : خمپاره كه اومد پودر شد ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي
  • پارسي يار : 9 علاقه ، 27 نظر
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام .
    منم عنوانش را اصلا نديدم :دي
    خيلي عالي بود
    پدرم هم از خاطرات جبهه اش خيلي خاطره تعريف ميکرد
    از شهردار
    از جعل حديث :الغيبتو شصتا شنا:دي
    مخصوصا از جشن پتوها که هر چند وقت اجرا ميکردند
    اگر از اين جشن پتوها هم داشتيد با همين قلم شيواتون تعريف کنيد
    خيلي خواندني ميشه
    حالا از اين حرفها بگذريم دوغ وابدوغ را بجسبيم :دي
    مزه چي را داشت وقتي که شهردار ازش بيرون امد :دي
    پاسخ

    عليكم السلام. ممنون از حضورتون و تشكر از حسن نظرتون . / جدا ؟ پدر بزرگوارتون هم رزمنده بودن؟ خيلي خوشحال شدم / سلام گرم و صميمانه بنده رو خدمتشون برسونيد . بفرماييد كه خيلي مخلصشون هستيم :) / بله جشن پتو و ديگر مسائلي كه هر زمان به يادشون ميافتم هم غمگين ميشم و هم خنده ام ميگيره . / دوغ آب دوغ . خيلي خوشمزه شده بود مخصوصا كه با مزه جوراب توي پوتين مانده هم مخلوط شده بود ..ديييي