• وبلاگ : ستارگان دوکوهه
  • يادداشت : بابا خون داد...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 9 عمومي
  • پارسي يار : 5 علاقه ، 1 نظر
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تا ياد دارم برگي از تاريخ بودي...

    يک قاب چوبي روي دست ميخ بودي...

    توي کتابم هرچه بابا آب ميداد...

    مادر نشانم عکس توي قاب مي داد...

    برگرد تنها يک بغل باباي من باش...

    شايد تو هم شرمنده ي يک مشت خاکي...

    جامانده اي در ماجراي بي پلاکي...

    عيبي ندارد خاک خم باشي قبول است....

    يک چفيه و يک ساک هم باشي قبول است...

    سلام جناب سلماني با خوندن اين پستتون ياد اين شعر افتادم...عالي بود...پست قبليتونم خوندم...ممنونم از شما


    پاسخ

    عليكم السلام. ممنون از حضورتون و حسن نظرتون و تشكر از درج شعر بسيار زيباتون./ خيلي لطف كرديد ..التماس دعا.