سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستارگان دوکوهه

اینجا دفتریست از خاطرات بی قراریم. یک پلاک و یک سربند دارم. حسرت بی سنگریست دفتر دلداده گیم

معمار خانه عشق...

نشد که بزرگ شوی تا لبخند بزنی پشت دوربینهای عکاسی..

.تو باعث شدی که در 13 سالگی لوله تانکها تو را به هم نشان دهند..

.تو با این حرکت جنگ را بی حرکت کردی..

.حسین 13 ساله را چهل ساله نشان دادی..

.تو بجای توپهای پلاستیکی با تانک فولادی بازی کردی...

.تو دل را از صحرا...

عشق را از دشت....

.بیکرانه را از دریا.....

 و استقامت را از کوهستان جمع کردی...

.تو بازیهای کوچه را به کوی نبرد بردی و بردی..

.تو حماسه ای ساختی همچون نخلهای بی سر..

.تو برای عشق خانه ای ساختی که معماری آن فقط از تو بر می اید......

 کاش این دیوار خانه عشق را کوتاه ساخته بودی تا لااقل ما بتوانیم با چشمهایمان درون آن را ببینیم...