پيام
+
من همان آلاله سرخ به سنگر مانده ام/ يادگار سروهاي سرخ بي سر مانده ام/ يادگار خون مردان مناجات و خطر/ حاليا در اوج غربت هاي باور مانده ام/ تا که با فوج ملاک،اوج گيرم/ تا خدا سينه سرخان مهاجر!/ چشم بر در، مانده ام/ بس که روييده به گردم، خارها از هر طرف/ در ميان خيل کرکس ها، کبوتر مانده ام/ زخمي حق ناشناسي هاي مشتي شب پرست /در هجوم بي امان خون و خنجر، مانده ام

||عليرضا خان||
92/1/26
محمد جواد س
باد و خاک و آب و آتش، تا هميشه شاهدند با چنين زخمي توان فرسا، دلاور، مانده ام /جان به جانان مي دهد هر روز «جانبازي» و باز داغ بر دل، آه بر لب، چشم ها تر، مانده ام /دشمن، آنجا پشت پرچين لانه دارد، غافلان! مي وزد از چارسو ظلمت ، منور مانده ام /مهربانا! در خزان مهر، تنهايم مخواه ورنه بيني پيش پاي خصم، پرپر، مانده ام /آخرين خاکريزم در هجوم صاعقه از تغافل هايتان اي کبک ها درمانده ام -/
محمد جواد س
اي گياه هرزه! اين جا, جاي رويش نيست، نيست من شهيد زنده ام اما، دروگر ، مانده ام/ پاسدار حرمت خون شهيدانم هنوز در هجوم بادهاي هرزه، سنگر مانده ام
*ابرار*
پاسدار حرمت خون شهيدانم هنوز.... در هجوم بادهاي هرزه ، سنگر مانده ام... / سلام عليکم... شعر بسيار زيباست...
دوستدار شهيد علمدار
سلام،شهادت نصيبتون، التماس دعا
محمد جواد س
سلام سرکار خانم ابرار و علمدار بزرگوار ممنون از عنايتتان و دعاي خيرتان ..موفق باشيد و منصور.
خانه ي خانواده
سلام عليکم برادر عزيز و دلاور
محمد جواد س
عليکم السلام جناب يزدي بزرگوار .