پيام
+
گويند واعظي در جايي سخن از برادري و برابري و بفکر همسايه بودن و اينکه برادراي ديني هميشه بايد بفکر برادران خود باشند و داشته هاشونو تقسيم کنند و از اين جور مسائل سخن گفت و در پايان پس از سخنراني .بطرف نونوايي رفت و يک نان سنگک دو آتيشه و دو طرف خشخاشي خريد جهت خوردن ناهار که اتفاقا آبگوشت بود . و بطرف منزل ميرفت که ...

گمنام
91/6/2

محمد جواد س
1ميرفت که .مردي که در سخنراني ايشان بود .سد راه ايشان شد و گفت خوب حاجي .الوعده وفا .اون چيزهايي که ساعتي پيش گفتيد رو رعايت کنيد و سهم اين برادر خود را از اين سنگک دلفريب بدهيد .واعظ هم به اندازه يک عدس ( نخود نگفتم که سوء برداشت نشه )..دي..به اندازه يک عدس از اون نون را کنده و به مرد داد
محمد جواد س
2.مرد هم با نگاهي تعجب انگيز گفت .همين؟؟!! واعظ در حالي که انگشت سبابه خود را به بيني ميچسباند و به اطراف نگاه ميکرد .گفت هيس ساکت شو برادر که اگر برادران و خواهران ديگرمان بفهمند .همين مقدار هم به تو نميرسد.!!.
ميراب عطش
سلام اخوي .. اول که زيارت قبول .. دوم که پس تو مسير اصلا قزوين توقف نکنيم .. چون طبق اطلاعات واصله شما حدود يک ميليارد برادر و خواهر ديگه دارين که اون يه عدس ( نگفتم نخود که سو برداشت نشه .. دي ) هم به ما نميرسه .. دي
محمد جواد س
سلام بر عزيز دل ميراب جان / والا ما مخلصيم در بست / شما تشريف بياريد ما حق برادرا و خواهراي ديگرو به شما ميديم :)))))) يه جوري اونارو ميپيچونيم / دي ممنون انشاالله قسمت شما بشه زيارت :))))
ميراب عطش
قبول نيس. .... نخوداشم ميخوايماااا .. دي
كانون فرهنگي شهدا
حالا ديگه براي پيچوندن ما نقشه ميريزيد؟
محمد جواد س
هيس ميراب جان شما بيا همه چي رديفه ديييييييييييييي
محمد جواد س
جناب مهندس جان خير سهم شما رو ميديم ..مگه چقدر ميشه :)))))))))
ميراب عطش
سلام .. به به .. مهندس عزيز .. راه گم کرديد قربان .. دي .. من بخاطر مهندس کنار ميکشم .. دي
كانون فرهنگي شهدا
محمد جواد جان يه عدس ديگه رد کن بياد
محمد جواد س
:)