پيام

محمد جواد س
90/11/17

+ يادش بخير با 4 تومن از سي متري جي ميرفتيم امامزاده داود(ع) و برميگشتيم!!!!!!چطوري؟.يه تومن بليط اتوبوس ميداديم از سر خيابون تا ميدون انقلاب.. و يه تومن هم از اونجا تا فرحزاد..از فرحزاد هم تا يونجه زار و از اونجا تا کتل خاکي و سلامگاه پياده ميرفتيم!!! و از اونجا هم تا امامزاده داود(ع) .البته جوري حرکت ميکرديم که شب برسيم اونجا و شام ميخورديم و ميخوابيديم و صبح هم همين راه رو برميگشتيم.

*حامي* 90/11/23

. اما حالا چه جوري ميرن امامزاده داود(ع)؟؟!!اين فيد تقديم به جناب معزي.

اي جان

من سوار اين اتوبوس ها شدم...کودکي يادت بخير...با پسر داييم سر رانندگي طبقه دوم کتک کاري کردم...دي...

سلام سرکار سيسيلي..بله تکراري نيست:)

سلام اخوي ...شب بخير ...يعني ميخوايد بفرماييد يادتون نمياد كه بليطش دوزار بود؟....ديييييي

خاطرات بابابزرگتون بود اقا محمد جواد؟مرد مومن بچه گي ما هم با اين رقم ها نميشد جايي رفت شما که يه دهه بعد ما امديد! راستي سال 85 رفتم امامزاده داوود يک شب مانديم 5 نفر ادم 200 تومن خرجمان شد! حالا رو نميدونم!

سلام بر همه دوستان .خانم منتظر..همه سر راننده شدن در طبقه دوم دعوا ميکردن..:)))

بله يادمه .بعضي اوقات مرور خاطرات انسانو ميبره تو کرات..ديييي

رمق نمونده تا بريم صبح زود...پياده تا امامزاده داوود

سلام جناب مهاجري عزيز و ارجمند .بنده يادمه که بليط دوزار بود .اما اون موقع به علت تورم .از در عقب قايمکي (دزدکي) سوار ميشديم..دييييي

خانم منتظر .زمان ما با 4 تومن يک روز خرجي يک خونه 4 نفره بود ..بابا خيلي پول بود:)))))

عجب تصويري جون ميده براي ماشين عروس

سلام!!! ئحححححححححح اين فيده! نظراي منم برشون گردونيد بي زحمتتتتتتتتتتتت

سلام راشد جان .اخوي شاعر هم شدي؟

سلام خانم ساقي .خوش اومديد .نه اين اون فيد نيست .يه فيد ديگست:))))) نکنه شما هم سر راننده طبقه دوم بودن دعوا داشتيد؟..دي

شاعر بوديم...اما اين شعر هم متعلق هست به يکي از همشهريهامون؛با اسم مستعار ملانصرالدين!همون که خدمت آقا ميخوند...مشتي حسن قربون کيف و فايلت

بله ماشائ الله خوب مونديد برادر...خدا خير بده به کودتا ي 28 مرداد چه خوب شد شما نرفتي خيابون...ترور ميشدي...راستي از خاطرات مشروطه هم بگو...

عجب تصويري جون ميده براي ماشين عروس - بيا ازدواج كنيم (حذف) :))))))))

ئه..جناب سلماني شما هم قصد ازدواج داريد؟

جناب راشد اينم شد سوال؟.....ديييييي

بله جناب راشد .پس فکر کرديد همه عين شما بي عرضه هستن؟..دييييييييي

جنا محمد جواد خصوصي داريد بي زحمت چك كنيد.مرسي

استفهام انکاري بود جناب مهاجــــــــــــر

جواب دادم خدمتتون خانم سيما موفق باشيد.

رو نيست!!!!سنگ پاي قزوينه!هههههه

خانم حقوقدان .درسته از عصر حجر آمديم اما تازه آمديم..دي..بنده فقط زمان محمد رضا شاه رو يادم مياد با عصر پارينه سنگي..ديييييي

جناب مهاجري .اين داداش راشد ما يه گوشمالي درست و درمون لازم داره نظر مثبتتون چيه؟..دي

پس فکر کرديد پشمک يزده؟..ههههههههه

عجبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...از شما بعيده!زشته توي اين سن وسال!راستي الان از خونه سالمندان کانکت ميشيد؟هههه

جوونه جناب سلماني ...جووني ميكنه......دي..راستي جواب سوالش رو داديد؟....بله....ديييييي

دوستان با اجازه شب خوش... التماس دعا...امن يجيب بخوانيد براي بنده ...مرسي...پاي مرگ وزندگي است...امتحان کتاب درس اينده مملکت...قربت الي الله دعايم کنيد...ياحق

جناب مهاجر ميخوان بله را بگيرن!بنده وکيلم؟؟؟

جناب راشد بله از خانه سالمندان و در تدارک سومي ..متوجه هستيد که بعضي ها تو يه دونش هم موندن..(ايکون فخر فروشي..دي)

http://2234.parsiblog.com/MLink/?5887450

موفق و مويد در پناه حق..خانم منتظر.

آقا قياس نکنيد!!!!

بله درسته مرداي قديم با ............. قابل قياس مياس نيستند..دي

عجب...راستي هنوز با واکر قدم برميداريد؟سمعکتون پيدا شد؟دندون عملي هاتون ديگه لق نميزنه؟عينک ته استکانيتون را خوب بشوريد!ههه

همه اينهايي که گفتيد.ارزش مجردي رو داره..دييييييي

به اين ميگن آدم عاقل!

يادش بخير...

راشد جان تند ميري داداش فکر ما پير و پاتالا هم باش که نميتونيم پا به پاي شما جوونا بيايم..دي.

جوونم؟

منم جوونم فکر کردي پيرم؟..دي

ديييي.

سلام دلاور منور کرديد:)

نظر ما رو پس بديد!!

کدوم نظر خانم ساقي؟

سلام برشما جناب سلماني عزيز.متشکرم از مهرباني شما.شرمنده و البته شادم کرديد بااين مژدگاني تان :) از روزي که امکان نگهداري فراهم شدپيام قبلي را نگهداري کردم و هروقت فرصت مي شود يک بار نکاهش مي کنم.کلي احساس منتقل مي کنيد با اين کارتان خدا به شما خيرکثيربدهد که دل برادرتان را شاد مي کنيد :)

سلام جناب معزي خوشحالم که خوشحال شديد ..ممنون از توجهتون..يادش بخير:)))

ساقي جون اين اون نيست...عكسش يكيه:)

ب هر حال نظر ما رو بايد پس بدن:(

سلام عليكم ، كجاي كاريد !؟ بنده با دو ريال از محل خدمت در سلطنت آباد مي آمدم پيچ شمران ، با تقديم به برادر معزي عزيز هم اينكه سوم ابتدايي كه بودم از سرسبيل تا امامزاده داوود پابپاي ابوي مرحومم و همسايه ها پياده روي كرده ام ، البته سال 1340 ، گاهي سوار حيوان بار بر هم مي شدم ها !

دو زار ميداديم از سرپل امير بهادر ميرفتيم سر پل تجريش

سلام برجنا استاديزدي عزيزو دوست داشتني.متشکرم از مهرباني شما.نکند محل خدمت شما نزديک خانه ي بود.پس شما هم 112 سوار مي شديد:)

سلام. مجدد. بابا اينجا چه خبره؟ همه بزرگان و پدر بزرگها جمعند ..خوب خدا رو شکر به خودم اميد وار شدم .هر چند بنده در زمان اتوبوسهاي دو ريالي بچه بودم .اما خوب يادم هست:)))))

عليكم السلام برادر بزرگوار جناب معزي عزيز ، خطش يادم نيست ، نرسيده به اختياريه پادگان سلطنت آباد بود ، سالهاي 48 تا 50