پيام
نجفي از قيدار
90/11/10
محمد جواد س
سلام عليکم وبلاگ ستارگان دوکوهه بروز و آماده حضور و نظرات و نقد شما مي باشد.
سدرة المنتهي
اين خانم چندوقت پيش واسه سخنراني اومدن دانشگاه ما و قبل از سخنرانيشون يه اتفاق خنده دار واسه ما افتاد :-)
.:راشد خدايي:.
من نقد اساسي کردم!
.:راشد خدايي:.
آقا نقده بنده را خونديد و جوابي نداشتيد:")
محمد جواد س
سلام خوشا بحال شما البته اگه بنده بودم .چنتا سوال اساسي داشتم.
محمد جواد س
اي راشد جان نقدت هم مثل خودت بزرگواره:)
سدرة المنتهي
چه سوالايي؟
.:راشد خدايي:.
ممنون.نقد ما کوچيک جوابهاي شماست:)
محمد جواد س
مثلا چطور با همسرشون آشنا شده و چطور مسلمان شد و از همه مهمتر پسرشون رو چطور بزرگ کردن و از کودکي پسر شهيدشون ووو
محمد جواد س
داستانش مفصله .همسر ايشون از ايران براي کار به ژاپن ميرن و در موسسه آموزش زبان انگليسي مشغول ميشن و اين خانم هم جزو شاگردان کلاس ايشون بودن و....... و بعد وقتي شهيد محمد را باردار بودن به ايران ميايند وووو...........
سدرة المنتهي
خودشون گفتند. همسرشون يه تاجر ايراني بودند. اما نگفتند كه چطور آشنا شدند...
سدرة المنتهي
راستش ما اينقدر سر اون جريان خنديديم كه ديگه حواسمون به اين چيزا نبود.
محمد جواد س
اگه ميشه جريان رو تعريف کنيد.
سدرة المنتهي
همونطور كه گفتم ايشون دعوت شده بودند به دانشگاه براي سخنراني.بيرون تالار كه قرار بود ايشون سخنراني كنند يه نمايشگاه عكس بچه ها گذاشته بودند . من و دخترخاله ام و دوستم داشتيم به عكسا نگاه ميكرديم كه متوجه شديم ايشون در كنارمون هستند و دارند به عكس ها نگاه ميكنند. يهو دخترخالم بلند گفت:راستي اين خانمه ژاپني چطوري ميخوان حرفاي ما رو متوجه بشوند؟!!!! منم گفتم آره واقعا!!!
سدرة المنتهي
دوستم هم ادامه داد مثل اينكه ميخوان واسه ما سخنراني كنندهااا . ما كه تازه به قول معروف دوزاريمون افتاده بود فهميديم آبرومون جلوي ايشون رفته. از خنده ريسه رفتيم و از اونجا دور شديدم و تمام مدت سخنراني شون داشتيم از اين اتفاق مي خنديدم. البته توي شرايطش واقعا خنده دار بود.
محمد جواد س
:)))))))
سدرة المنتهي
:-))