غصه نخور مادر
.يک روز هم پرنده تو باز ميگردد..
و لب پنجره انتظار مينشيد و برايت آواز سر ميدهد..
مادرم .
پنجره را نبند شايد پرستوي شکسته بالت زير باران بيايد ..
شايد آنجايي که تو نگاه ميکني جاي نشستن پرستويت باشد .
مادرم تا بازگشت مرغان مهاجر و خونين بال به همين قاب عکس قانع باش ..