سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستارگان دوکوهه

اینجا دفتریست از خاطرات بی قراریم. یک پلاک و یک سربند دارم. حسرت بی سنگریست دفتر دلداده گیم

من غرور آخرین پروانه ام...

سالهاست بر پیشانیم ، جای سربند یا فاطمه(س) خالی است..

سالهاست  که حسرت نشستن نام فاطمه(س) بر پیشانیم دلم را میسوزاند....

سالهاست حسرت خاکی شدن ، پرپر زدن بی پر شدن ،و در بند زمین گرفتار ماندن دلم را میسوزاند ...

و جز اشک هم نوایی ندارم.نخلها بی سر شدن..لحظه ها با من شدند..

من غرور آخرین پروانه ام...در حسرت شمع ، غروب خاک خورده را آموخته ام...

فصل، فصل غریبیست ..چفیه ها سوخته ...نخلها بی سر ... سنگرها بی سنگر نشین..

آه سوختم .. کاش میسوختم ....

من آخرین پروانه ام....

بالهای پرپرم را بشنوید...

بالهایم فصل ابر دارند..

.بر کویر قلبم بارش صبر دارند ...